نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
گاهی بین دوستان و آشنایان یا همسایگان، واژهای یا جملهای که قرار و مدار نانوشتهایست، برقرار است که با استفاده از آن پی به منظور نهائی یکدیگر میبرند. یکی از آن جملههای این چنینی (قوطی بگیر و بنشان) است یا بود.
یزدان-فری-شابور سفیر ایران ساسانی در روم
این یادداشت نقدیست بر گفتههای ابراهیم گلستان در مصاحبهای با عنوان «همهچیز بهکارانداختن شعور است» در ذیل پروندهای به نام«درخشش ابدی یکذهن» که در شماره ی پنجم ماهنامه تجربه منتشرشدهاست. و بهضرورت، به دیگر مصاحبهها و نوشتههای او که زمینهی مورد بحث را تکمیلمیکند، ارجاعاتی صورتگرفتهاست.
چنان تیغست این تیغ دلفروز
این هوّیت ملّی بوده که ایران را در برابر حوادث زنده و پابرجا نگه داشته است. این هویّت در بستر زبان فارسی است که رنگ میگیرد و میبالد.
ژان ژاک آمپر، استاد سربن در قرن نوزدهم گفته است: «شاهنامه یکی از بزرگترین آثاری است که نبوغ بشر فراهم آورده است».
اندیشه خیام را اگر بفشاریم، در سه وجه خلاصه میشود: یکی مسأله اغتنام وقت است، دوم، حسرت و تأسف بر گذشت عمر است، و سوم گذشت روزگار به طور کلی.
بعضی گردهماییها در تاریخ فرهنگ ایران معاصر بسان نقطۀ عطفاند. جایی از تاریخ که نخبگان و خبرگان و زبدگان گرد آمدند برای اعتلا و ارتقای این سرزمین و آنچه از دل و درون آن برون آمد، منتج و منجر به یاریگری به نضجیافتن توسعۀ فکری و فرهنگی در وطنمان شد. این روزها درست نیمقرن از اختتامیۀ سومین «کنگرۀ تحقیقات ایرانی» و قرائت بیانیۀ پایانی آن میگذرد.
راه کُربن