نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
مرتضی رضوانفر: شهر دربند، قدیمیترین شهر روسیه است که توسط قبادِ یکم و فرزندش خسرو انوشیروان بعنوان بام امپراتوری ساسانی پایهگذاری گردید. این شهر دارای تعداد زیادی کتیبۀ فارسی است، از جمله چند کتیبه از فرمانهای شاه عباس صفوی:
فرمان مرمت مسجدجمعه: بفرمان شه جم شاه عباس، که او را صد سکندر هست چاکر/ غلام درگهش حیدر قلی ساخت، چنین سدی بگردید از فلک سر/ پی تاریخ اتمامش که کردند، باقبال شهنشاهی میسر/ چو پیشانیش در آن سد خرد گفت، بنای ثانی سد سکندر (۱۰۲۲ق)
فرمان ساخت مسجد شاه عباس: هذا بناء ابوالمظفر شاه عباس بهادرخان حسینی/ و بسعی قرخان بیگ سوازلو ولد پولادبیگ/ خوش گوشۀ با صفاست آنجا، گویا نظر خداست آنجا/ نوشتن این تاریخ بارس ئیل سنۀ ۱۰۳۶ق
فرمان لایروبی چشمه: در زمان عدالت آنشه، شاه عباس چاکر حیدر/ قلت آب قلعۀ دربند، چون شنید آنشه خجسته سیر/ حکم بر خان شیروان فرمود، آن عدالت بنا نیکو محضر/ آنکه نامش نجفقلیخان است، که زعدلش نمانده آفت و شر/ حاجی یعقوب را مقرر کرد، تا برآرد، زسنگ خاره، گهر/ …..
گاهی بین دوستان و آشنایان یا همسایگان، واژهای یا جملهای که قرار و مدار نانوشتهایست، برقرار است که با استفاده از آن پی به منظور نهائی یکدیگر میبرند. یکی از آن جملههای این چنینی (قوطی بگیر و بنشان) است یا بود.
یزدان-فری-شابور سفیر ایران ساسانی در روم
این یادداشت نقدیست بر گفتههای ابراهیم گلستان در مصاحبهای با عنوان «همهچیز بهکارانداختن شعور است» در ذیل پروندهای به نام«درخشش ابدی یکذهن» که در شماره ی پنجم ماهنامه تجربه منتشرشدهاست. و بهضرورت، به دیگر مصاحبهها و نوشتههای او که زمینهی مورد بحث را تکمیلمیکند، ارجاعاتی صورتگرفتهاست.
چنان تیغست این تیغ دلفروز
ارسال دیدگاه
قوانین ارسال دیدگاه