نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
علیرضا قیامتی با بیان اینکه شاهنامه در خون مردم تاجیکستان جریان دارد، آن را گمشده مردم ایران میخواند. او البته معتقد است در سالهای اخیر در ایران توجه به شاهنامه بیشتر شده و تأکید دارد: در ایران نیاز است هماهنگی و تعامل بیشتری انجام شود تا شاهنامه وارد زندگی مردم شود.
زنی برآمده از خوی و آذربایجان است، تأکید دارد زبان ترکی را خوب میداند اما غیرت زبان فارسی دارد و عمرش را برای آن گذاشته است. دوازدهم آذرماه سالگرد تولد ژاله آموزگار است؛ زنی از دیار آذربایجان که عمرش را برای زبان فارسی و ایران باستان گذاشته است؛ خود را برکشیده شهر خوی میداند و […]
آنا کراسنوولسکا، ایرانشناس و شاهنامهپژوه لهستانی گفت: رشد ادبیات فارسی و اقبال به آثار فارسی در کشور لهستان نیازمند فعالیت، تبلیغات و کار سازمانیافتهتری است. یکی از مشکلات مترجمان فارسی در لهستان پیدا کردن ناشری است که حاضر باشد نسبت به چاپ اثری متعلق به یک ادبیات شناختهنشده، ریسک کند. به همین دلیل میتوان گفت روند معرفی آثار ادبیات فارسی به خوانندگان لهستانی سرعت خوبی ندارد.
کاوه بیات، پژوهشگر تاریخ گفت: ایرج افشار در همان بطن کار در سالهای میانی دهه 1320 در راه ایرانشناسی و پژوهش درباره زبان فارسی گام نهاد و حدود هفتاد سال نیز همین راه را بدون هیچ تردید و تزلزلی ادامه داد و در ایستگاه سیاست معطل نماند.
ژاله آموزگار گفت: بر عکس نگاه جمشید کیانفر که معتقد است به ایرج افشار نمیتوان گفت ایرانشناس! من در تائید سخنان خیلی خوبش باید بگویم ایران را باید شناخت. ایرانشناسی برای همه ما لازم است مثل اینکه ما همه فارسی حرف میزنیم، اما آیا همه ما فارسی میدانیم؟
یزدان-فری-شابور سفیر ایران ساسانی در روم
این یادداشت نقدیست بر گفتههای ابراهیم گلستان در مصاحبهای با عنوان «همهچیز بهکارانداختن شعور است» در ذیل پروندهای به نام«درخشش ابدی یکذهن» که در شماره ی پنجم ماهنامه تجربه منتشرشدهاست. و بهضرورت، به دیگر مصاحبهها و نوشتههای او که زمینهی مورد بحث را تکمیلمیکند، ارجاعاتی صورتگرفتهاست.
فرصت پژوهشی در زمینه ادبیات فارسی، دانشگاه واشنگتن آمریکا
سید صادق سجادی میگوید: روشن گردانیدن بسیاری از فراز و نشیبها و گوشههای تاریک این فرمانرواییها برای اهل تحقیق بوده است؛ به آن سبب که آنچه در این موضوع در منابع قدیم و جدید آمده است، غالبا پراکنده و نامنسجم و متناقض است و تصویری روشن از انساب و شاخهها و شخصیت سیاسی و اجتماعی فرمانروایان علوی ایجاد نمیکند.