هویّت ملّی

از نظر ملّی و فرهنگی ما ایرانیان همیشه هویّتی مرکب داشته‌ایم، یعنی در عین ایرانی بودن، یک هویّت فرهنگی ثانوی مانند ترک و فارس و گیلک و بلوچ و کرد هم داشته‌ایم.

دکتر محمود امیدسالار

از نظر ملّی و فرهنگی ما ایرانیان همیشه هویّتی مرکب داشته‌ایم، یعنی در عین ایرانی بودن، یک هویّت فرهنگی ثانوی مانند ترک و فارس و گیلک و بلوچ و کرد هم داشته‌ایم. این هویّت دوم هیچ‌گاه با هویّت ملّی ما در تضاد نبوده‌ است. شاهد این مدّعا این است که روایات شفاهی داستان‌های حماسی ایرانی، چه آنهایی که در شاهنامه آمده‌اند و چه آنهایی که در آن کتاب نیامده‌اند، در کشور ما به اکثر این زبان‌ها موجودند و حتی در زبان کردی صورت ادبی هم دارند. علّت وجود تعدد هویّت فرهنگی در ایران این است که منطقۀ غرب آسیا همیشه اقامتگاه اقوامی با السنه و فرهنگ‌های مختلف بوده است و اهل این منطقه معمولاً شهروندان امپراطوری‌های بزرگی بوده‌اند که ایشان را تحت یک پوشش سیاسی-مدیریتی قرار می‌داده است. بیشتر این امپراطوری‌های بزرگ یا ایرانی بوده‌اند، مثل شاهنشاهی‌های هخامنشی، ساسانی و صفوی و یا از نظر فرهنگی ایرانی شده بودند، مانند سلاجقه و مغولان که در اشاعۀ زبان و ادب فارسی و تولید دست‌نویس‌های نفیس از شاهنامه بر دیگران پیشی گرفتند. بنابراین نه چندفرهنگه بودن در منطقه‌ای که بسیاری از ساکنین آن چندفرهنگه‌اند غیر متعارف است، و نه چندزبانه بودن.
در تاریخ هرودوت صحنه‌ای هست که آمیختگی اقوام را در امپراطوری ایران به‌زیبایی بیان می‌کند. هرودوت در وصف سپاه عظیم خشایارشا می‌نویسد:
«بنه سپاه همراه با حیوانات بارکشی که در خدمت بودند در جلوی سپاه حرکت می‌کردند و پشت سر ایشان تودۀ عظیمی از قومیت‌های مختلف که بر اساس ملیت تقسیم‌بندی نشده بلکه در هم آمیخته بود، راه می‌پیمود.»
در صحنه‌های لشکرکشی شاهان ساسانی هم به روایت شاهنامه سپاه ایران از کرد و بلوچ و گیلک و ترک و عرب تشکیل شده است. بنابراین در ایران همیشه اقوامی که زبان‌های مختلفی به کار می‌برده‌اند، موجود بوده‌اند. اما این اقوام در عین اینکه به زبان‌های مختلف سخن می‌گفته‌اند، خودشان را ایرانی می‌دانسته‌اند و هویّت قوی ملّی داشته‌اند.

[مقالاتی در باب تاریخ، ادب و فرهنگ ایران، دکتر محمود امیدسالار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۷، از صفحۀ ۵۰ تا ۵۱]