شاه عباس بزرگ به جنگاوری گرایش داشت

 سفیر فیلیپ سوم، پادشاه اسپانیا، در دربار شاه عباس اول صفوی: شاه قبایى سبزرنگ از پارچه‌هایى كه كشاورزان فقير ايرانى مى‌پوشند، در بر داشت. با اينكه همه‌چيز او زمخت و معمولى بود، حركاتش توأم با وقار مى‌نمود و عارى از شكوه و هيبت نبود. قامتى كوتاه‌تر از متوسط داشت. باريك‌اندام اما عصبى و نيرومند بود. بينى‌اش عقابى، چهره‌اش لاغر، رنگ پوستش تا حدى سفيد، و چشمهايش زنده و براق و اندكى سبزرنگ بود. ورزش دائم موجب شده است كه از نور آفتاب و آسيب هوا بركنار نماند و كمى به سبزه مى‌زند. اما آنچه به هيچ‌وجه درخور وى نيست، زشتى دست‌هاست كه بسيار كوتاه و كلفت و سياهند و به دست‌هاى دهقانى زمخت شبيه‌اند.

هنگام حضور سفرا، شاه مى‌خواست حسادت سفير عثمانى را برانگيزد و به رخ او بكشد كه پادشاه اسپانيا تا آن درجه خواهان دوستى اوست كه هدايایى چنان قابل اهميت را كه باشكوه و تشريفات از برابر وى گذشته است، برايش فرستاده است. و به همين منظور بود كه سفير عثمانى را، اگرچه يك روز پيشتر از ما وارد شده بود، بار نداده و مخصوصاً همين روز را براى باردادن و مذاكره با وى انتخاب كرده بود. در حين صحبت چندين بار قيافه عصبى و خشم‌آگين به خود گرفت.

مترجم بعداً به ما گفت، شاه ضمن سخنان خود سفیر عثمانی را فراوان تهديد كرده، بدو گفته بود كه عثماني‌ها نبايد تصور كنند مى‌توانند بر وى همان‌گونه حكومت كنند كه بر پدرش خدابنده فرمان مى‌راندند، چه خدابنده با واگذاشتن ارمنستان بزرگ و قسمت مهمى از ايالت آذربايجان بدانها خود را عارى از هرگونه شهامت و مردانگى معرفى كرده بود. شاه همچنين تأكيد كرده بود كه سرزمين‌هایى را كه به زور اسلحه تسخير كرده، براى هميشه نگاه خواهد داشت.

با صرفه‌جویى‌ای كه در شام به عمل آمده بود، شاه مى‌خواست گرايش خود را به جنگاورى و زندگانى سربازى به مهمانان نشان دهد. با اينكه در اين ضيافت، غذا و دسر زمخت و روستایى بود، در عوض ظروف غذاخورى شكوهمند و واقعاً شاهانه بود، زيرا همه كاسه‌ها و طشت‌ها و آفتابه لگن‌ها و ظروف ديگر از طلاى ناب و بسيار سنگين‌وزن بود و اين حالت نه‌تنها در دفتر و حضور شاه حكمفرما بود، بلكه ظرف‌هاى غذاخورى جمعيت كثير مهمانان اطراف استخر نيز از همين قماش بود.

منبع: سفرنامه دن گارسیا د سیلوا فیگوئروآ، ترجمه غلامرضا سمیعی، ص ۲۶۷-۲۷۱.

گردآوری متن: مرضیه ثمره‌حسینی.