نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
نقاشی دوره قاجار که از اواخر سده ۱۳ هجری آغاز می شود و تا سده ۱۴ هجری ادامه می یابد به ۲ دوره تقسیم می شود؛ دوره نخست از زمان فتحعلی شاه و تا اوایل دوره ناصر الدین شاه را شامل می شود. در واقع ظهور هنرنقاشی قاجاری همراه با شروع سلطنت فتحعلی شاه است به دلیل اینکه آغا محمد خان بیشتر دوره حکومتش به لشکر کشی، سرکوب مخالفان و یکپارچه شدن کشورگذشت و علاقه چندانی به هنر نشان نمی داد اما در عصر سلطنت فتحعلی شاه اوضاع سیاسی ایران تقریبا به آرامشی نسبی رسیده بود.
رفت و آمد مستشاران، تجار و جهانگردان اروپایی به ایران که از زمان صفویه آغاز شده بود در این زمان رواج بیشتری پیدا کرده بود و همچنین سفر ایرانیان به کشورهایی اروپایی جهت ارتباطات سیاسی، تحصیل و تجارت زمینه راهیابی بیشتر فرهنگ و هنر اروپایی به ایران شد. هنر نقاشی این دوره نیز تحت تاثیر فرهنگ اروپا قرار گرفت و ترکیب بیقاعدهای از نقاشی سنتی نگارگری ایران با سبک رئالیسم اروپایی به وجود آمد و در هیبت نقاشی های دیواری و پیکره نگاری تک چهره اشخاص و صحنه آرایی پرده نقاشی را مناظر طبیعی، معماری داخلی کاخ ها یا پنجرهای رو به باغ و عمارت در بر می گرفت که بیشتر زاییده تصورات ذهنی نقاش بود.
با ورود صنعت عکاسی و چاپ، گسترش فعالیت های دارالفنون، اوج گرفتن سبک واقع گرایی در اروپا از اواسط سلطنت ناصر الدین شاه، این هنر وارد بازه زمانی دوره دوم خود شد. از این زمان بود که نقاشان ایرانی که در ایران پرورش یافته بودند برای آشنایی و آموختن هنر و تکنیک های اروپایی و دیدار هنرمندان معاصر اروپایی راهی فرانسه و ایتالیا شدند و در ایران هم شاگرد، پرورش دادند که یکی از آنها محمد علی حیدریان بود.
تولد و خانواده
علی محمد حیدریان در ۱۲۷۵ خورشیدی در اصفهان به دنیا آمد. وی تحصیلات خود را در مدرسه های خرد و آلیانس (فرانسوی زبان) ادامه داد و در همان دوران کودکی پدر خود را از دست داد و تحت تکفل برادرش قرار گرفت.
آغاز فعالیتها
حیدریان از ابتدای تشکیل هنرستان نقاشی کمال الملک، جزو نخستین هنرجویانی بود که نزد او نقاشی آموخت. وی بعدها در کنار کمال الملک به تربیت شاگردان نقاشی پرداخت. او همچنین از استادان مؤسس هنرکده نقاشی بود که پس از آن تبدیل به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. در آن زمان به وی بورسیه ای برای سفر به خارج و تکمیل مطالعات و هنر خود داده شد. طی این سفر، سه ماه در بلژیک و سه ماه در پاریس فرانسه به سر برد و با آثار نقاشان بزرگ آشنا شد و به کپی برداری از آن ها پرداخت. وی بعد از ۶ ماه بورسیه را ناتمام گذاشت و از پاریس به ایران بازگشت و دوباره به کار در دانشکده و تعلیم پرداخت.
حیدریان در ۱۳۴۳خورشیدی به سمت استاد تمام وقت در دانشکده هنرهای زیبا منصوب شد و در ۱۳۴۶ خورشیدی با توجه به خدماتش به هنر ایران به عنوان استاد ممتاز دانشکده هنرهای زیبا انتخاب شد.
آثار
این استاد دانشکده هنرهای زیبا آثاری از خود به یادگار گذاشته است. وی تابلوهایی از صورت اشخاص (پرتره)، تابلوهایی از مناظر طبیعی یا فضاهای سربسته مانند اتاق، تابلوهایی با عنوان طبیعت بی جان، تابلوهایی که از آثار نقاشان جهان کپی شده است، مانند کارهای رامبراند، ولاسکوئر، رنوار، شیشکین و تی سین را نقاشی کرده است.
همچنین تابلوهای تخیلی مانند تابلوی حضرت موسی یا تابلوی غدیر خم یا تابلوی حضرت مسیح خلق کرده است. کپی تابلوی چوپان میله که در مجموعه خانوادگی محفوظ بوده و چهره ای از پروفسور پاستور که در موزه مؤسسه پاستور پاریس نگهداری می شود از حیدریان است.
شاگردان
حیدریان همانگونه که خودش شاگرد کمال الملک بود، شاگردانی نیز پروش داد که از جمله آنها می توان به «جواد حمیدی، محمود جوادی پور، مرتضی ممیز، کیخسرو خروش، پرویز کلانتری و منیر فرمانفرمائیان و …» اشاره کرد.
سبک نقاشی
سبک کار علی محمد حیدریان کلاسیک، ناتورالیسم و گاهی به همراه رگه هایی از تأثیرات قلم امپرسیونیست ها بود. بسیاری از هنرشناسان حیدریان را پایه اصلی جریان نوین طبیعتگرایی در نقاشی مدرن ایران می دانند. وی در رویارویی با منظره با دقت فراوان به ثبت رنگ ها و حالات متغیر طبیعت می پردازد. رنگپردازی در چشمانداز خاکی تصویرها، حاکی از شناخت دقیق حیدریان از ارزش رنگ و نور بوده که تأثیر آشکار وی از ادراک امپرسیونیستی را نشان میدهد.
اگرچه حیدریان گاهی تمایلات امپرسیونیستی در آثار خود نشان داده اما همچون بیشتر شاگردان کمال الملک از اصول نقاشی کلاسیک دور نشده است. با اینکه او از شاگردان مقرب کمالالملک بوده و تأثیرات فراوانی از استادش گرفته اما تفاوت هایی بین کار او و استاد دیده میشود؛ به طوری که حیدریان بهتدریج با فاصله گرفتن از سبک استاد، به رنگ های روشنتر و شیوه قلمزنی آزاد روی آورده است. به همین جهت است که برخی حتی کار حیدریان را در طبیعت سازی اندکی برتر از کار کمال الملک دانستهاند. این برتری بیشتر به طرز ساختن رنگ، نمایش نور و همچنین آب و هوای ایران مربوط می شود.
درگذشت
سرانجام این استاد هنر نقاشی که مدتی بود به از صندلی چرخ دار استفاده می کرد در ۲۴ شهریور ۱۳۶۹ خورشیدی چشم از جهان فروبست و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
کاشی هفترنگ اصفهان سدههاست که نظارهگران خویش را شیفته و مدهوش میکند؛ همان کاشی دلکشی که محمدعلی اسلامی ندوشن نامور در سیمای نگارین و چینوشکنهایش، در رنگهای جاندار و در شاعرانگیهایش چنان اشارتها و ماجراهای مستوری دید که گفت «چکیدۀ تاریخ ایران» را باید در آن جست.
حدود یک سال است تعداد ۵ تخته فرش در موزه شهر رشت، به نمایش درآمده که در سال ۱۳۰۵ و توسط دارالمساکین بلدیه رشت بافته شده است اما شهردار و اعضاء شورای شهر از وجود این فرشها، تاریخچه و علت بافت آنها توسط شهرداری ۱۰۰سال پیش بیخبر هستند.
انتشار مقالهای درباره خودکشی نویسندگان، آغاز دعوای بین دو شاعر میشود؛ عارف قزوینی در مثنوی ۱۸۰ بیتی و ملکالشعرا بهار در غزلی یکدیگر را مینوازند. «ابوالقاسم عارف قزوینی» شاعر و تصنیفساز پرآوازه، در طول عمرش از ۱۲۵۹ تا ۱۳۱۲ شمسی، با سرودن تصنیفهای مختلف، در روزهای پرآشوب جامعه تاثیر زیادی داشت. امروز (دوم بهمنماه) ۹۰ […]
این یادداشت نقدیست بر گفتههای ابراهیم گلستان در مصاحبهای با عنوان «همهچیز بهکارانداختن شعور است» در ذیل پروندهای به نام«درخشش ابدی یکذهن» که در شماره ی پنجم ماهنامه تجربه منتشرشدهاست. و بهضرورت، به دیگر مصاحبهها و نوشتههای او که زمینهی مورد بحث را تکمیلمیکند، ارجاعاتی صورتگرفتهاست.
ارسال دیدگاه
قوانین ارسال دیدگاه